یک برگ از خاطرات دفتر زندگی آقا_مصطفی
- پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ق.ظ
یک برگ از خاطرات دفتر زندگی آقا_مصطفی
روزی که محمد_علی متولد شد، آقا_مصطفی برای چندمین بار مجروح و در همان بیمارستان بستری شده بود. سید ابراهیم با شوخ_طبعی همیشگی خود و برای فرار از نگاه پرستاران که نگران سلامت ایشان بودند و با پهلویی تیر خورده نزدیک هفت طبقه به سمت طبقات بالای بیمارستان قدم بر داشت. تا محبت همیشگی خود را نثار همسرش کند.
- ۹۴/۱۱/۲۹